طاها مهاجر

تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست / راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

طاها مهاجر

تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست / راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

طاها مهاجر

سلام علیکم و رحمة‌الله

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم‏
«وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَریم‏» سوره الأنفال، آیه ۷۴

هدف غایی در جامعه‌ی مبتنی بر آموزه‌های اسلام، جامعه‌ی هجری می‌باشد لذا تبیین مفهوم «هجرت» ضرورت دارد.
«هجر» ریشه‌ی حبشی دارد که در فارسی به آن «کوچ» گفته می‌شود. مبدأ تاریخ اسلام نیز بر هجرت نهاده شده است. ارزش در اسلام در مقابل انسان متمدن غربی در «مهاجر» بودن، و پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند که مهاجر کسی است که از گناهان هجرت کنند.
روش‌شناسی در اسلام مبتنی بر دوگانگی یا «ثنویت» است. اسلام دینی است که برای رسیدن به توحید از ثنویت آغاز می‌کند: «لا اله» «الا الله».  در روش‌شناسی توحید، تمام باطل را حذف و نفی می‌کنیم و به جای آن، تمام حق می‌ماند. به این ساز و کار، روش توحید می‌گویند.اسلام در روش‌شناسی، مؤلفه‌ی «هجرت» از آن انگاره‌ی منفی به انگاره‌ی مثبت می‌باشد یعنی هجرت از باطل به حق؛ «هجرت در ثنویت باطل و حق با ولایت».
اندیشه‌پژوهان می‌توانند سؤالات و شبهات خود در مطلب مورد نظر مطرح فرمائید. ان‌شاءالله در وقت مناسب به سؤالات و شبهات شما عزیزان پاسخ خواهم داد.
با تشکر

محمد سالار راوندی

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات
پیوندها

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «منطق فازی» ثبت شده است

بزرگ‌ترین انحرافی که وارد اسلام شد، جداکردن حلال و مستحب از یک‌دیگر و هم‌چنین جداکردن حرام و مکروه از یک‌دیگر بود. یعنی از ثنویت به پنج تقسیم شدند؛ از «حلال (مستحب) و حرام (مکروه)» به «حلال، مستحب، مباح، مکروه و حرام» تقسیم شد.

 

پیوند توییت

۰ نظر ۱۸ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۵۸

عبدالکریم سروش در یک سخنرانی با عنوان «درس‌های عاشورا برای زندگی امروز» می‌گوید: "برخلاف مرحوم آقای شریعتی نباید فکر کنیم که هر روز عاشورا است و هر سرزمینی نیز کربلا است. زندگی همیشه صفر و صد، یا سیاه و سفید نیست که بگوییم هر روز یک امام حسین (ع) و شمر داریم، خیلی از آدم‌ها نه شمر هستند نه امام حسین، در حقیقت دنیا را همین‌ها پر کرده‌اند. اکثریت مردم نه شمر و نه امام حسین هستند، در عین حال همگی بنده‌ی خدا هستند."

۱ نظر ۲۶ آذر ۹۶ ، ۱۸:۱۷

نگاهی که متفکرین در 2500 سال گذشته به هستی و عالم داشتند، دیدند همه چیز ناظر به ثنویت است. نگاه‌شان به شب و روز، تر و خشک، سرد و گرم، زن و مرد، سفید و سیاه، و غیره، آن‌ها را به این نتیجه رساند که همه‌ی عالم از چنین منطقی تبعیت می‌کند و ثنویت را اصل گرفتند. اولین متنی که به این مبحث پرداخته است از آناکسیمندر بود که این تمایز را بررسی کرد. بعد از مطالعه‌ی آناکسیمندر، هراکلیتوس ثنویت را در قالب ستیزه و جنگ قرار داد و جمله‌ی معروف وی «جنگ، پدر همه چیز است! [اگر دوستان اصل منبع را یافتند، حتماً ارسال کنند]» مطرح شد. پس در تاریخ شکل‌گیری منطق، از ثنویت‌ها آغاز شده است. در روند شکل‌گیری منطق در شرق توسط لائوتسو پذیرفته شد که امروز ما این منطق را تحت عنوان «یین و یانگ» می‌شناسیم. این تفکر در ظاهر زیبا و درست است اما در باطن اشکالات بسیار قابل ملاحظه‌ای دارد.

Logic

۰ نظر ۲۳ شهریور ۹۶ ، ۰۸:۲۶

این سوالی‌ست که برخی در فضای سایبر و هم‌چنین در محافل گوناگون می‌پرسند. 

بهشت یا جهنم؛ کدام‌یک؟


۰ نظر ۱۴ مرداد ۹۶ ، ۰۳:۲۴