دیرینشناسی فهم
نگاهی که متفکرین در 2500 سال گذشته به هستی و عالم داشتند، دیدند همه چیز ناظر به ثنویت است. نگاهشان به شب و روز، تر و خشک، سرد و گرم، زن و مرد، سفید و سیاه، و غیره، آنها را به این نتیجه رساند که همهی عالم از چنین منطقی تبعیت میکند و ثنویت را اصل گرفتند. اولین متنی که به این مبحث پرداخته است از آناکسیمندر بود که این تمایز را بررسی کرد. بعد از مطالعهی آناکسیمندر، هراکلیتوس ثنویت را در قالب ستیزه و جنگ قرار داد و جملهی معروف وی «جنگ، پدر همه چیز است! [اگر دوستان اصل منبع را یافتند، حتماً ارسال کنند]» مطرح شد. پس در تاریخ شکلگیری منطق، از ثنویتها آغاز شده است. در روند شکلگیری منطق در شرق توسط لائوتسو پذیرفته شد که امروز ما این منطق را تحت عنوان «یین و یانگ» میشناسیم. این تفکر در ظاهر زیبا و درست است اما در باطن اشکالات بسیار قابل ملاحظهای دارد.
به اصطلاح منطق به «دانش شناسایی و ارائهی روش درست اندیشیدن» میگویند. اما چرا با فراگیر شدن منطق، مشکلات استراتژیک اتفاق میافتد از قبیل جنگ و غیره؟
موضوع دیرینشناسی فهم به ما کمک میکند تا روش فهمیدن و مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد را اصلاح کنیم. حوزهی دیرینشناسی فهم در حیطهی مشکلات کوچک و تاکتیکی نیست بلکه مشکلاتی فراتر از مشکلات استراتژیک و حتی در واقع مشکلات پارادایمیک محسوب میشود. مشکلات استراتژیک در یک دورهی زمانی اتفاق میافتد. مثلاً مشکلات آب و هوایی، جنگ و نظامی، سیل و زلزله و مشکلاتی از این دست در یک دوره رفع میشود. بعضی از انحرافها چند هزار سال باقی میماند. اگر یک روزی اشکال و انحرافی را به وجود میآورد و به تاریخ میپیوندد و موجب عبرت دیگران میشود که قرآن تأکید دارد «قل سیروا فی الأرض فانظروا کیف کان عاقبة الذین من قبل کان أکثرهم مشرکین (سوره روم آیه 42) [عبارت «قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ ...» در قرآن کریم چهار بار تکرار شده است.]» و خطاب به اهل بصیرت، عبرت بگیرید [فاعتبروا یا أولی الأبصار (سوره حشر آیه2)]؛ ولی بعضی از انحرافها نه تنها از بین نمیروند بلکه میمانند و نسلهای بعد را هم میبلعند. این انحراف یک بلایی است که هرنسلی جدیدی هم بیاید وارد گلوی اژدهای جدید میشود یعنی تهدیدی شبیه ماجرای ضحاک که مغز سَرِ جوانان را به او میدادند، میباشد. در ماجرای ضحاک آمده است که ابلیس به عنوان مشاور ضحاک با حرفهای جذابش توانسته بود ضحاک را فریب دهد، دو بوسه بر دوش ضحاک، دو مار از جای بوسهها روئیده میشود. پس از این واقعه ابلیس نسخهای تجویز میکند که برای اینکه به ضحاک گزندی نرسد، هر روز مغز جوانان را خوراک مارها بنماید؛ این مصیبت بزرگی برای ضحاک بود تا اینکه بالاخره فریدون و کاوهی آهنگر و دیگران درگیر میشوند تا این مصیبت را از بین ببرند. مشکلی که بشر در فهم دارد این است که ریشه و پایههای فهم بشر غلط است. از قول صائب تبریزی «خشت اول گر نهد معمار کج/تا ثریا می رود دیوار کج» خشت اول معرفت را نیاکان ما در قرنهای مختلف غلط گذاشتند و روشهای غلطی که مبنا قرار گرفته امروز با کمال تأسف مبنای زندگی بشر شده است.
قرآنکریم سرچشمه علم حیاتبخش میباشد. قرآن کریم، معجزهی رسول جلیلالقدر الله، سرفصلی به نام خلق و جعل دارد. خدای متعال غیر از آنکه خالق است، جاعل نیز هست؛ فراتر از عالم خلق، عالم جعل است. جاعل یکی از القاب خداست؛ «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَه [سوره بقره آیهی30]». علم فیزیک با 2500 سال عقبه، به عنوان تاج علوم جهان مدرن، تنها یک بخش کوچکی از ظرفیت عظیم واژهی قرآنی #جعل را اشاره کرده است.
در عالم خلق هر خلقی و هر پدیدهای زوج آفریده شده است [«ومن کل شیء خلقنا زوجین لعلکم تذکرون» {سوره ذاریات آیه 49}]؛ یک: وقتی عالم، زوج آفریده شده است پس تضاد معنی ندارد بلکه در زوجیت تکامل موضوعیت دارد. دو: وقتی زوجیت مطرح باشد، فرار معنی ندارد بلکه در زوجیت جذب همدیگر میشوند. این تضاد در غرب و شرق، مبنای علم منطق شد. اما در قرآنکریم این اختلاف و تضاد در زوجیت است، در نتیجه منطق قرآن در عالم خلقت، زوجیت است و در عالم جعل، توحید و وحدانیت است. اشکال اصلی که وجود داشته و دارد در این است که منطق در غرب و شرق تفکیک اولیه به عالم خلق و عالم جعل صورت نمیدهند. چون این تفکیک را صورت نمیدهند، هر آنچه در عالم خلق و عالم جعل است را در الگوی متضاد میبرند در حالیکه اینگونه نیست. اَبَروادیها در قرآن کریم، در عالم خلقت، هر پدیدهای زوج خلق شده است و در عالم جعل زوج را قبول نداریم؛ ثنویتی که هست، یکی جعل الله است و دیگری جعل بشر است. در حق و باطل، هرآنچه الله خلق و جعل کرده است، حق است اما هر آنچه جعل بشر باشد، باطل است. چون باطل برای انسان مهم است اما برای حیوان، گیاهان، جمادات و نباتات، باطل معنی ندارد.
عدم تفکیک حوزهی خلق از جعل، تاریخ علم منطق را مخدوش کرده است. بین ثنویت مخلوق و ثنویت مجعول، خلط کردند. برای فهم درست این موضوع #پلت «منطق و اصول» در پیوست این مطلب موجود است. هرچند که این پلات در نگاه قرآنکریم و انبیاء و ائمهی معصومین علیهمالسلام کامل نشده است و نیاز به بروزرسانی دارد ولی برای اصلاح فهم خود و اطرافیان، مورد استفاده قرارگرفته و میگیرد.
برای آشنایی بیشتر سرفصلهای «دکترین اسلام» که شامل مجموعه جلسات نظام طرحریزی استراتژیک مبتنی بر اسلام در کلبه کرامت میباشد را دریافت و مطالعه نمایید.
مطالب مرتبط:
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.