منطق حسینی؛ یعنی نترسیدن از مرگ.
منطق حسینی؛ یعنی ترجیحدادن حق بر باطل به هر قیمت.
منطق حسینی؛ یعنی کمنشمردن یاران حق و زیادنشمردن یاران باطل در هر حجم و عدد.
منطق حسینی؛ یعنی امید بیپایان حتی در لحظهای که علیالظاهر آرزوها غروب میکند.
منطق حسینی؛ یعنی نترسیدن از مرگ.
منطق حسینی؛ یعنی ترجیحدادن حق بر باطل به هر قیمت.
منطق حسینی؛ یعنی کمنشمردن یاران حق و زیادنشمردن یاران باطل در هر حجم و عدد.
منطق حسینی؛ یعنی امید بیپایان حتی در لحظهای که علیالظاهر آرزوها غروب میکند.
امروزه آنچه تحت عنوان اصلاحات نرم، تغییرات آرامآرام و یا تغییرات تدریجی به معنای اصلاح از کلمه REFORM ترجمه میشود، به هیچوجه ریشه قرآنی و دینی ندارد و معادل کلمه اصلاح که در تقابل با افساد است، نمیباشد.
بزرگترین انحرافی که وارد اسلام شد، جداکردن حلال و مستحب از یکدیگر و همچنین جداکردن حرام و مکروه از یکدیگر بود. یعنی از ثنویت به پنج تقسیم شدند؛ از «حلال (مستحب) و حرام (مکروه)» به «حلال، مستحب، مباح، مکروه و حرام» تقسیم شد.
دعوت به توحید فقط به معنای این نیست که عقیده پیدا کنید که خدا یک است و دو نیست و این بتها یا این خدایان -موجودی که هستند- ارزش الوهیّت ندارند؛ فقط این نیست،
عبدالکریم سروش در یک سخنرانی با عنوان «درسهای عاشورا برای زندگی امروز» میگوید: "برخلاف مرحوم آقای شریعتی نباید فکر کنیم که هر روز عاشورا است و هر سرزمینی نیز کربلا است. زندگی همیشه صفر و صد، یا سیاه و سفید نیست که بگوییم هر روز یک امام حسین (ع) و شمر داریم، خیلی از آدمها نه شمر هستند نه امام حسین، در حقیقت دنیا را همینها پر کردهاند. اکثریت مردم نه شمر و نه امام حسین هستند، در عین حال همگی بندهی خدا هستند."
ثنویت از صفت نسبی ثَنَوی (منسوب به اثنَین) و ریشه "آن ث ن ی" است.[ذیل «ثنی»] و به معنای دوگانگی است.