طاها مهاجر

وجه تمایز یک حکومت دینی با دیگر حکومت‌ها، در «توحید» می‌باشد. با بررسی صورت گرفته روی نهادهای الگوی معیشت مدرن، ریشه‌ی این نهادها روی معرفت غیرتوحیدی نهادینه شده. فلاسفه و اقتصاددان‌های مدرنیست، با طرح مفاهیم غیرتوحیدی، و گفتمان‌سازی و تبدیل آن به علم، نهادهای آن رو به‌وجود آوردند.

نهادِ لیبرالی بورس هم چنین است؛ این نهاد، با فلسفه‌ها و ایدئولوژی‌های غیرتوحیدی در جامعه‌ی مدرن شکل گرفته است. تفسیر و محدودکردن چنین نهادهایی، نشان از عدم شناخت ساختاری نهادها می‌دهد.

اساس بورس و دیگر نهادهای لیبرال اکونومی بر پایه‌ی معرفت غیرتوحیدی و مبنای غیرالهی است؛ به عنوان مثال مفاهیم غیرتوحیدی که نمی‌توانید از سازوکار بورس، جدا کنید که اگر این کار رو کردید، دیگر ماهیت بورس تغییر خواهد کرد: Uncertainty, Risk, Gamble, Share, Bourse, Chance و غیره.

«... قیافه و اندامِ جامعۀ توحیدی، با قیافه و اندام جامعۀ غیرتوحیدی متفاوت است. این‌جور نیست که اگر در یک جامعۀ توحیدی، یک قانونی اجرا می‌شود، آن قانون یا ده‌تا مثل آن قانون در یک جامعۀ غیرتوحیدی اجرا شد، آن‌هم توحیدی‌ست، نه. قوارۀ جامعۀ توحیدی، شکلِ قرارگرفتن اجزایِ این جامعه، اندامِ عمومی اجتماعی که بر اساس توحید و یکتاپرستی و یکتاگرایی‌ست، با غیر این‌چنین جامعه‌ای به کلی متفاوت است. ...» 

مشخص است که حتی یک قانون در جامعه توحیدی موضوعیت دارد، این‌جور نیست در جامعه غیرتوحیدی اجرا شود و بالعکس. این مفاهیم غیرتوحیدی نامبرده شد، بدانیم که برابر و حتی فراتر از این مفاهیم مذکور، در قرآن مفاهیم حکمی و توحیدی‌ای هست که علما و مرجعیت شیعه آن‌ها رو تبیین و تفسیر کرده‌اند.

امام خامنه‌ای وقتی ۳۵ سال داشت، می‌اندیشد که طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن چگونه است. این طرح او، سال‌ها بعد کامل‌تر شده و در قالب تمدن نوین اسلامی از زبان معظم‌له مطرح و تشریح می‌شود.

یکی از نهادهای مطلوب در تمدن نوین اسلامی، «تعاونی» هستند که می‌بایست در کرسی نظریه‌پردازی، چهارچوب مفهومی و نظری آن، تبیین شود، سپس به دست نخبگان دانشگاهی و غیردانشگاهی، این‌ها را به فرآورده‌هایی تبدیل می‌کنند که برای افکار عموم، دانشجویان، برای افکار ملت‌های دیگر قابل استفادست.

رشته‌توییت