
ایدوئولوژی سکولاریسم، مکتبی است که حضور الله را در ابعاد مختلف زندگی بشر نظیر سیاست، اقتصاد، فرهنگ، اجتماع، دفاعی-امنیتی، علم، آموزش و پرورش، حکومت، اخلاق، و غیره را غائب و به مرور زمان نفی و حذف میکند.
ایدوئولوژی سکولاریسم، مکتبی است که حضور الله را در ابعاد مختلف زندگی بشر نظیر سیاست، اقتصاد، فرهنگ، اجتماع، دفاعی-امنیتی، علم، آموزش و پرورش، حکومت، اخلاق، و غیره را غائب و به مرور زمان نفی و حذف میکند.
اروپاییان و آمریکاییها از واژهی لیبرالیسم تعریف واحدی دارند که در مقابل سوسیالیسم یا چپ که دخالت شدید دولت در امور اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه را معتقد است، به کار میرود.
در طول سالیان، اندیشمندان مسلمان و ادیان دیگر بر روی شش مُتَعَلَّقِ ایمان، پژوهشهایی هر چند اندک انجام دادهاند اما آنچه از آن غفلت شده یا حداقل کمتر به آن پرداخته شده است، متعلق هفتم یا آیات الهی است؛ باید به این نکته توجه کرد که ایمان به «آیات الهی» مقولهای جدا از ایمان به «آیههای قرآن» است چرا که ایمان به آیههای قرآن در متعلق ایمان به کتاب ذکر شده است.
نگاهی که متفکرین در 2500 سال گذشته به هستی و عالم داشتند، دیدند همه چیز ناظر به ثنویت است. نگاهشان به شب و روز، تر و خشک، سرد و گرم، زن و مرد، سفید و سیاه، و غیره، آنها را به این نتیجه رساند که همهی عالم از چنین منطقی تبعیت میکند و ثنویت را اصل گرفتند. اولین متنی که به این مبحث پرداخته است از آناکسیمندر بود که این تمایز را بررسی کرد. بعد از مطالعهی آناکسیمندر، هراکلیتوس ثنویت را در قالب ستیزه و جنگ قرار داد و جملهی معروف وی «جنگ، پدر همه چیز است! [اگر دوستان اصل منبع را یافتند، حتماً ارسال کنند]» مطرح شد. پس در تاریخ شکلگیری منطق، از ثنویتها آغاز شده است. در روند شکلگیری منطق در شرق توسط لائوتسو پذیرفته شد که امروز ما این منطق را تحت عنوان «یین و یانگ» میشناسیم. این تفکر در ظاهر زیبا و درست است اما در باطن اشکالات بسیار قابل ملاحظهای دارد.
تثلیث یعنی اینکه خدا تشکیل یافته از سه عنصر پدر و پسر و روحالقدس و معنیاش این است که خداوند مرکب است و میتواند تجزیه شود. هرکدام از این سه موجود بهتنهایی و مستقلاً به یک اندازه خدایند پس سه خدا هستند منتها خدائیشان به یک اندازه است. [1 (پدر) + ۱ (پسر) + ۱ (روحالقدس) = یهوه]
ثنویت از صفت نسبی ثَنَوی (منسوب به اثنَین) و ریشه "آن ث ن ی" است.[ذیل «ثنی»] و به معنای دوگانگی است.
اگر یک گردشگری در شهر شما به شما رسید، و پرسید «اسلام چیست؟»، اسلام را چگونه تبیین میکنید؟ آیا اسلام را میشناسیم که برای او (و حتی خود) تبیین کنیم؟ برای تبیین عقلانی اسلام، دکترین اسلام را تعریف کنید. در دکترین چیستی، چرایی و چگونگی موضوعیت دارد. در واقع نتیجه این میشود: اسلام چیست؟ اسلام چرا؟ و اسلام چگونه؟
باید آنقدر تلاش کنیم که مفاهیم قرآنی جزو مفاهیم رایج و گفتمانهای عمومیِ ملّتهای مسلمان و کشورهای ما قرار بگیرد. [امام خامنهای ٧-٢-١٣٩۶]
اکنون پیش آمده از خود دربارهی ایمان پرسش کنید؟ اینکه ایمان از چه جایگاهی برخوردار است، به چه مواردی تعلق میگیرد و در کدام بخش روح انسان قرار دارد؟
آیا در جمهوری اسلامی، دین پیاده شده است؟ اسلام پیاده شده است؟ آیا مفاهیم قرآن را در سطور قطعی زندگی مجسم میشود؟
برای بیخانمانها، وزارتخانه و سازمانهای متعددی وجود دارد: وزارتخانه راه و شهرسازی، وزارت اقتصاد و دارایی، بانک مرکزی و غیره.
یک بودجهی مستقلی برای دفاع از کشور دارید. به تشخیص شما، این بودجهی نظامی را در کجا استفاده شود، بهتر است؟
استاد حسن عباسی _استراتژیست ارشد انقلاب اسلامی_ پاسخ میدهد ...
حق و باطل هیچگاه به هم نزدیک نمیشوند؛ آیت الهی اینکه هیچگاه حق و باطل خلط همدیگر نمیشوند، جدایی دو دریای گوارا و شیرین از دریای تلخ و شور است.
برای مشاهده و دریافت فیلم، به ادامهی مطلب مراجعه فرمائید
از نظر بعضیها، وقتی شهید بشی، میشی #آدم_خوب! مهم نیست چه عقیده و اندیشهای داشتی که به این تصمیم منتج شده تا به سوریه بری. #شهید_محسن_حججی
جامعهی هجری، مکمل جامعهی ابراهیمی است. در جهان توحیدی، مرزی وجود ندارد بلکه تمام عالم تنها دارای یک مرز بوده که آن نیز مرز بین دو قطب حق و باطل است. جامعهی آرمانی توحیدی، جامعهی هجری است.
در جامعهی توحیدی و هجری، افراد یا موطن و ساکن خیر و حق هستند، یا در قطب باطل و شر مسکن گزیدهاند. انسان موحد از قطب منفی به سوی قطب مثبت مهاجر است. مهاجرانِ الی الله، از «ماحرمالله» هجرت کرده و به تمام آن چه حرام شده است پشت میکنند. عدهای دیگر نیز هجرت معکوس دارند.
شهید محسن حججی عزیز با اختیار خود مرگِ آگاهانه و عقل سرخ را برمیگزیند و با #هجرت مدام خود از ما حرم الله، آرام آرام خود را آمادهی آن ذبیحاللهی مینماید. پس خدا او را امام متقین و شهادتش را حجتی برای همه قرار میدهد که باری دیگر مرز بین دو قطب حق و باطل را از هم نمایان کند.
«وَمَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلًا»
بخشی از متن وصیتنامهی شهید محسن حججی:
«... نمیدانم چه شد که سرنوشت مرا به این راه پر عشق رساند... نمیدانم چه چیزهایی عامل آن شد...
بدون شک شیر حلال مادرم، لقمه حلال پدرم و انتخاب همسرم و خیلی چیزهای دیگر در آن اثر داشته است...»
در برنامههای پیشنهادی وزیر امور اقتصادی و دارایی دولت دوازدهم، حرفی از «ارزش و آقایی ریال»، «جنگ ارزی»، «ربا» و غیره به میان نیامده است! مگر قرار است بیاید؟! ایشان اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی یا کدآمایی را از منظر یک عرصه نگاه کردهاند نه به عنوان یک الگوی معیشت.
دولت دوازدهم موضعش را در نسبت با 61 بار مواضع مراجع تقلید در مورد بانکداری ربوی اعلام کند؟
دولت دوازدهم چه استراتژی را در مقابل جنگ ارزی آمریکا علیه ایران طراحی کرده است؟
به تعبیر امام خامنهای (مدظلهالعالی)، ما که درگیر جادوی مالی و پولی دشمن شدیم، کارشناسان دولت چه تدابیری را در این زمینه اندیشدهاند؟
جادوی پولی و مالی دلار، بشر را نابود کرده است. در جهاد کبیر باید به قواعد تعریفشدهی جهانی شک کرد و از آنها تبعیت نکرد.
دلار یک قاعدهی جهانی است که توسط استکبار تعریفشده است. پس طبق قاعدهی جهاد کبیر نباید از آن تبعیت کرد.
تحریم U-Turn هم اجازه نمیدهد پول فروش نفتمان را برگردانیم؛ ضداستراتژی دولت دوازدهم در مقابل جنگ تمام عیار اقتصادی دشمن چیست؟
امام خامنهای (مدظلهالعالی): «بنده دعوای اصلاحطلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیمبندی را غلط میدانم. نقطهی مقابل اصولگرا، اصلاحطلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاحطلب، اصولگرا نیست. نقطهی مقابل اصولگرا، آدم بیاصول و لااُبالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است. یک روز منافع او یا فضای عمومی ایجاب میکند که بشدت ضدسرمایهگذاری و سرمایهداری حرکت کند، یک روز هم منافعاش یا فضا ایجاب میکند که طرفدار سرسخت سرمایهداری شود؛ حتّی به شکل وابسته و نابابش! نقطهی مقابل اصلاحطلبی، افساد است. بنده معتقد به اصولگرای اصلاحطلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روشها به صورت روزبه روز و نوبه نو.» [19 اردیبهشت 1384]