خدایا تو را به خاطر مصیبتهایم شاکرم ...!
در زیارت عاشورا مىخوانى: «اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الْشاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ»؛ خدایا تو را سپاس مىگویم؛ سپاس آنهایى که در مصیبتها شاکر بودند، نه صابر؛ بهره بردار بودند، نه شکیبا.
مىبینى، چگونه در این نگاهها، حرفها و کارها و حالتها عوض مىشوند و چگونه با سختى مىتوان راحت بود.
آنجایى که اهل دنیا، در راحتىها رنجورند، که درگیرىها را دارند و ترس پاییز را در بهارشان به دل مىکشند؛ مىبینى که اهل معرفت، در رنجها راحت هستند و با درگیرىها روبهراه و از ترسها و خوفها و از خوف و حزن، ایمن؛ که: «انَّ اوْلِیاءَ اللَّهُ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» [1]. آنها که سرپرستى خود را به خدا سپردند و او را به دوستى گرفتند، نه از آینده ترسى دارند و نه از گذشته اندوهى. اینها، کسانى هستند که به رضا و رضوان رسیدهاند: «رَضِىَ اللَّه عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنه» [2].
[1]. یونس، 62.
[2]. مائده، 119.
- منبع: نامههای بلوغ، استاد صفائی حائری (عین.صاد)، ص118.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.