علم استراتژی، علم بقاء جامعه
در محافل مختلف، دوستان دیدند که ما در همهی زمینهها نظر میدهیم و حتی در موارد خاص، خطمشی میدهیم که باید فلان نقشهراه را طی کرد. برخی جلوی ما را میگیرند و میگویند: "نمیشود که در همهی زمینهها اظهار نظر کنید"!
این جملات را که بارها و بارها توسط افراد مختلف شنیدیم، نشاندهندهی این است که آنان به مفهوم استراتژی آشناییت ندارند.
اساساً «استراتژی Strategy»، مفهومی نظامی است. دانش یک ژنرال یا یک امیرنظامی دانش جنگیدن نیست، بلکه دانش اصلی و تخصصی او «استراتژی» است. استراتژی دانش حفظ بقاء یک حوزه و سیستم است. بنابراین، «استراتژی» را امروزه به عنوان «علم بقاء» میشناسند. بر این اساس، وقتی سخن از سطح استراتژیک میشود، به مؤلفهها و عناصری اشاره میشود که بقاء سیستم منوط به آنها هستند.
حال، در سطح تمدنی و کلان، برای هر جامعه نیز مؤلفههایی تعریف میشوند که به وسیلهی آنها «بقاء» در حوزه مورد نظر رقم میخورد. اقتصاد، سیاست، جامعه، دیپلماسی، هنر، فرهنگ و غیره از جملهی این مولفههاست، که به وسیله آنها بقای تمدنی صورت میگیرد.
یک استراتژیست نه به عنوان یک اقتصاددان، سیاستمدار، جامعهشناس، هنرمند و یا سینماگر بلکه از منظر علوم استراتژیک و علم بقاء به این مولفهها نگاه میکند.
علم استراتژی علم اداره جامعه و علم اداره تمدنها و کشورها بوده و علم بقای جوامع محسوب میشود؛ همانطوری که پزشکی، علم بقای جسد انسان است.
نوع نگاه استراتژیستها به مسائل و مشکلات تمدنی و اجتماعی شبیه نگاه پزشکان به بیماریهاست؛ ابتدا باید بیماری شناخته و هشدار داده شود و سپس مسئله درمان و سازوکارهای آن بیان شود.
یک استراتژیست زمانی که اقتصاد و یا هنر و یا سیاست یک جامعه دچار بیماری شده باشد و بقای سیستمی و تمدنی جامعه را متزلزل میکند آنجاست که به کشف بیماری و درمان آن میپردازد.
کلاننگری، آیندهنگری و همهجانبهنگری سازوکار علم استراتژی است.
برای درک بیشتر با سطوح استراتژیک به goo.gl/aJ9sXD مراجعه فرمائید.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.