اومانیسم Humanism
ریشهی این واژه، «Humdle» است و از واژه لاتین «Humus» به معنی خاک یا زمین مشتق شده است.
مکتب اومانیسم یا بشرگرایی، مکتبی است که بشر را در کانون مناسبات هستی قرار میدهد، و همه چیز و همه کس با بشر تعریف میشود. حتی خدا در اومانیسم نیز در نسبت با بشر دیده و تبیین میشود.
اومانیستها به یک مکتب فکری معتقدند که موجود انسانی را با سایر گونههای #حیات متمایز است. مبتنی بر این تعریف «Human Rights» (مسامحتاً حقوق بشر) به وجود آمد؛ اما آیا این هیومن رایتز همان حقوق بشر به معنی واقعی و حقیقی کلمه است؟
معنای واقعی و حقیقی هر واژه و مفهومی به این دلیل مهم است که با وجود تنوع فرهنگها در کنار بنمایههای فلسفی و عقیدتی کشورهای مختلف باعث میشود هنگام ترجمه از زبانی به زبان دیگر معنای اصلی را از دست داده و گاه به شکلی متفاوت حقیقی خود ترجمه شود؛ نتیجه این امر بههمریختگی معنایی و آشفتگی معرفتی در زبان مقصد است. براستی «Human Rights» چیست؟ آیا «Human Rights» همان «حقوق بشر» است؟
واژهی «Truth» انگلیسی، و واژهی «Veritas» لاتینی، مابهازای واژهی «درستی» در فارسی هستند، لیکن معادل واژهی «حق» و «حقیقت» قرآنی نیستند، بلکه واژهی عربی «صحیح» را میتوان نزدیکترین مفهوم به آنها در نظر گرفت. Rights به عملکردن و قضاوتکردن بر طبق آنچه Truth است گفته میشود. فلذا ایدئولوژی «راستی» در راستای تحقق آنچه «درست» است، صورت میپذیرد. مبتنی بر ایدئولوژی راستی، عبارتهایی نظیر «Human Rights»، «Political Rights» و «Civil Rights» تدوین میشود.
اومانیسم آمد تا ارزش و عاملیت انسانها را به صورت فردی و جمعی فراهم کند. آنچه که در قلب و نقطهی کانونی اومانیسم موضوعیت دارد این است که "انسان چه میخواهد؟". نیازهای انسان را مبتنی بر رفتار مطالعه نمودند اما چرا انسانِ اومانیست، عمیقاً از زندگی و حیات خود، لذت نمیبرد؟ چرا انسانِ اومانیست، ناآرام است؟ چرا انسان با علوم انسانی، نمیتواند خیر و مصلحت خودش را بسنجد و تشخیص دهد؟ آیا هر چیزی انسان میخواهد، لزوماً مطلوب وی است؟ چرا در جوامع گوناگون، انسانِ اومانیست، مشکل روحی و روانی دارد؟ و سوالاتی از این دست ... .
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.