منطق حسینی؛ یعنی نترسیدن از مرگ.
منطق حسینی؛ یعنی ترجیحدادن حق بر باطل به هر قیمت.
منطق حسینی؛ یعنی کمنشمردن یاران حق و زیادنشمردن یاران باطل در هر حجم و عدد.
منطق حسینی؛ یعنی امید بیپایان حتی در لحظهای که علیالظاهر آرزوها غروب میکند.
منطق حسینی؛ یعنی نترسیدن از مرگ.
منطق حسینی؛ یعنی ترجیحدادن حق بر باطل به هر قیمت.
منطق حسینی؛ یعنی کمنشمردن یاران حق و زیادنشمردن یاران باطل در هر حجم و عدد.
منطق حسینی؛ یعنی امید بیپایان حتی در لحظهای که علیالظاهر آرزوها غروب میکند.
اسلام، انسان تراز میپروارند؛ تربیتشدگان اسلام، مال و نفس خود رو با الله معامله میکنند.
جناب آقای زیباکلام!
به فرض، مصادرهی سیاسیست! در طول بیست سال گذشته، یک شهید، نه یک مَرد از جریان فاسد اصلاحطلب (بخوانید رفورمیست) نشان دهید که حاضر باشد از وطنش دفاع کرده باشد!
در پی شهادت سردار پرافتخار اسلام حاج قاسم سلیمانی و شهدای همراه او بویژه مجاهد بزرگ اسلام جناب آقای ابومهدی المهندس رهبر انقلاب پیامی صادر کردند.
«اگر کسانی برای حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آنجا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر میافتد، یا برای مقامشان یا برای شغلشان یا برای پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، آن وقت حسینبنعلیها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد.» [امام خامنهای ۲۰-۰۳-۱۳۷۵]
ما باید بفهمیم چه بلایی بر سر آن جامعه آمد که حسینبنعلی (علیهالسّلام)، آقازادهی اوّلِ دنیای اسلام و پسر خلیفهی مسلمین، پسر علیبنابیطالب (علیهالصّلاةوالسّلام) در همان شهری که پدر بزرگوارش بر مسند خلافت مینشست، سر بریدهاش گردانده شد و آب از آب تکان نخورد! از همان شهر آدمهایی به کربلا آمدند، او و اصحاب او را با لب تشنه به شهادت رسانند و حرم امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) را به اسارت گرفتند!
همهاش قضیه این نیست که ما مىخواهیم ثواب ببریم، قضیه این است که ما میخواهیم پیشرفت کنیم. سید الشهدا هم که کشته شد، نه اینکه رفتند یک ثوابى ببرند، ثواب براى او خیلى مطرح نبود، رفت که این مکتب را نجاتش بدهد، اسلام را پیشرفت بدهد، اسلام را زنده کند.