امام خامنهای (مدظلهالعالی): جبهه امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی، شبیه جنگ احزاب است
شرایط امروز کشور، مانند جنگ احزاب است. دورهای که بعد از گذر جنگ بدر و اُحد، مسلمین در اوج ناامیدی و افسردگی بودند؛ فشار اقتصادی از یکسو، نامعلومبودن حرکت اسلام به عنوان دین جدیدی که آمده بود از سوی دیگر، تحریمها به شکل گسترده، توطئهها در درون مدینه از سوی دیگر، با فشار سنگین مشرکین که پشت دروازههای مدینه آرایش گرفته بودند؛ همهی اینها چنان شرایط رو برای پیامبر جلیلالقدرالله و یاران ایشان دشوار کرده بود که کسی امیدی به ادامهی حرکت نداشته باشد اما بعد از جنگ احزاب شرایطی تحت عنوان فتح مکه پیشآمد.
به تعبیر امام خامنهای (مدظلهالعالی)، شرایط امروز انقلاب اسلامی، به اینجا رسیده است. توطئههای درونی جامعهی ما، فشار تحریمهای اقتصادی نظام سلطه، تهدیدهای قدرت سخت دشمن در پیرامون جامعهی ایران که منطقهای پرآشوب و پرتنشی رو رقم زده، موجب شده شرایطِ ما مثل شرایط جنگ احزاب شود. ما کجای پازل هستیم؟ همراه با امیرالمومنین علی علیهالسلام در خندق میجنگیم؟ کنار نعیمبنمسعود در بیرون مرزها دیپلماسی رو رقم میزنیم یا در درون جبههی خودی فضای شهر و جامعه را آرام نگه میداریم تا فرصت آشوب را از فتنهگران بگیریم و مانع از تضعیف نظام حکومت پیامبر (ص) شویم؟ چون میدانیم چشمانداز بعد از این ماجرا فتح مکه و بعد از آن گشایشها رقم میخورد.
دریافت فیلم |
دریافت فیلم |
بیانات امام خامنهای (مدظلهالعالی) در دیدار جمعى از دانشجویان؛ ۱۳۹۵/۰۴/۱۲
در سورهی احزاب مشاهده میکنید: وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُم اِلّآ ایمانًا وَ تَسلیمًا (سورهی احزاب، آیهی ۲۲؛ «و چون مؤمنان دستههای دشمن را دیدند گفتند: این همان است که خدا و فرستادهاش به ما وعده دادند و خدا و فرستادهاش راست گفتند، و جز بر ایمان و فرمانبُرداری آنان نیفزود.»). قضیّهی احزاب قضیّهی مهمّی بود. یعنی در مقام مقایسه، اگر بخواهیم جبههی امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی را در صدر اسلام مشابهسازی بکنیم، میشود جنگ احزاب. امروز خب مشاهده میکنید دیگر؛ همهی دنیاپرستان و قدرتطلبان و جنایتکاران و اهل زور و ظلم و طغیان در سرتاسر عالم، در ردههای مختلف اقتدار، در مقابل جمهوری اسلامی صف کشیدهاند و حمله هم کردهاند و دارند از همهی جوانب حمله هم میکنند؛ عین همین قضیّه در جنگ احزاب اتّفاق افتاد. خب همهی جمعیّت مدینه آن روز شاید به ده هزار نفر نمیرسید؛ زن و مرد و کوچک و بزرگ و بچّه و مانند اینها. احزاب -یعنی کفّار و مشرکین مکّه- از تمام اقوام موجود در آن منطقه، مردان زبدهی جنگیشان را انتخاب کردند، ده هزار نفر شدند! حمله کردند به مدینه؛ این قضیّهی کوچکی نبود. گفتند میرویم مدینه، همه را قتلعام میکنیم؛ هم خود آن مدّعی نبوّت را -یعنی پیغمبر را- هم اصحابش را؛ قال قضیّه را میکَنیم، تمام میکنیم قضیّه را. با اینکه دَأب (روش) پیغمبر این بود که وقتی جنگ میشد، این جنگ را بیاورد بیرون شهر و در شهر نمانَد، امّا این حادثه اینقدر مُهیب و هولناک و سریع اتّفاق افتاد که پیغمبر مجال نکرد نیروهای خودش را ترتیب بدهد و بیاورد آماده کند برای مثلاً یک بسیجِ بیرون شهر مدینه، مجبور شد [دُور] شهر مدینه را خندق بزند که به جنگ خندق معروف است. حادثهی بسیار مهمّی بود. خب مؤمنین در مقابل این حادثه قرار گرفتند. مردم -همانهایی که تحت لواء پیغمبر زندگی میکردند- دو دسته شدند: یک دسته آنهایی هستند که در همین سورهی احزاب حدود هفت هشت ده آیه قبل از این آیهای که من خواندم، از قول آنها نقل شده: وَ اِذ یَقولُ المُنافِقونَ وَ الَّذینَ فی قُلوبِهِم مَرَض،(سورهی احزاب، بخشی از آیهی ۱۲) کسانی که دلهایشان مریض بود، اینها گفتند که پیغمبر به ما راست نگفت، گفت شما پیروز میشوید؛ بفرما! لشکر دشمن آمده و دارد میآید، پدر ما را در میآورند. یعنی یأس و ناامیدی و خودکمبینیِ در مقابل دشمن و یک گرایش قلبی پنهان به دشمن در آنها وجود داشت؛ امّا عدّهی دیگر که اکثریّت بودند گفتند نه، قضیّه اینجوری نیست، هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه؛ این دشمنی را قبلاً خدا و پیغمبر به ما گفته بودند؛ گفته بودند که شما وقتی وارد این میدان شدید، همهی عوامل کفر و استکبار با شما دشمنی میکنند؛ این قضیّه را قبلاً خدا و پیغمبرش به ما گفته بودند: هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُه، درست گفته بودند؛ همانی که پیغمبر به ما گفته بود، همانی که خدا گفته بود، همان اتّفاق افتاده؛ یعنی آمدن دشمن و حملهی دشمن، به جای اینکه روحیّهی اینها را تضعیف کند، ما زادَهُم اِلّآ ایمانًا وَ تَسلیمًا (سورهی احزاب، بخشی از آیهی ۲۲)، ایمانشان را تقویت کرد؛ تسلیمشان در مقابل خدا را تقویت کرد؛ عزم و جزم آنها را نسبت به مواجهه و مقابله تقویت کرد؛ این بهخاطر ایمان است؛ ایمان این است. وقتی ایمان در دل ریشهدار شد، قوی شد، مواجههی با همهی این مشکلاتی که شماها گفتید -و بنده هم اینها را، هم میدانم، هم بیشترش را میدانم، [یعنی] از اینها بیشتر را هم بنده میدانم- مشکل نمیشود؛ مواجهه آسان میشود؛ منتها مواجهه راه دارد.
بیانات امام خامنهای (مدظلهالعالی) در اولین نماز جمعه بعد از شروع جنگ تحمیلی؛ ۱۳۵۹/۰۷/۰۴
در میدان جنگ خندق که به نام جنگ احزاب نیز معروف است -یعنی جنگی که همهی گروههای کافر در آن دست به دست هم دادند تا اسلام را به زانو درآورند- وقتی سرباز شجاع اسلام علی بن ابی طالب (علیهالسلام) به میدان عمروبنعبدود وارد شد، پیغمبر فرمود: «قَد بَرَزَ الاِیمانُ کُلُّه إِلَی الکُفرِ کُلِّه» کفار همهی نیروی خود را در عمروبنعبدود متمرکز کردند، او را به میدان اسلام فرستادند و او با غرورش میاندیشید که شکست حکومت اسلامی بدست اوست. اما نیروی رزمندهی مؤمنِ اسلام یعنی امیرالمؤمنین او را در خاک و خون غلتاند و همانجا بود که دروازهای که نظام اسلامی را به سوی منطقهی نفوذ ابرقدرتها میگشود، باز شد. همهی نیروهای دستبهدستِ همداده منهدم شدند. وقتی عمروبنعبدود به خاک و خون غلتید، در حقیقت کفار همه به خاک و خون غلتیده بودند. فتوحات اسلام آغاز شد.
آمادهباش برای جنگ احزاب؛ جبهه امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی شبیه جنگ احزاب در صدر اسلام است؛ شماره چهلم نشریه خط حزبالله
بررسی کلی تاریخ اسلام نشان میدهد که بزرگترین رویارویی سپاه اسلام با دشمن در «جنگ احزاب» بوده است. «همهی جمعیّت مدینه آن روز شاید به ده هزار نفر نمیرسید؛ زن و مرد و کوچک و بزرگ و بچّه و مانند اینها. احزاب -یعنی کفّار و مشرکین مکّه- از تمام اقوام موجود در آن منطقه، مردان زبدهی جنگیشان را انتخاب کردند، ده هزار نفر شدند! حمله کردند به مدینه؛ این قضیّهی کوچکی نبود. گفتند میرویم مدینه، همه را قتلعام میکنیم؛ هم خود آن مدّعی نبوّت را -یعنی پیغمبر را- هم اصحابش را؛ قال قضیّه را میکَنیم، تمام میکنیم قضیّه را.... مؤمنین در مقابل این حادثه قرار گرفتند.» ۹۵/۴/۱۲
امتحان جنگ احزاب
شدت و عظمت سپاه دشمن آنچنان وحشتانگیز بود که قرآن دربارهی آن میفرماید: "وَ إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ"، "چشمها از شدت وحشت خیره شده بود و جانها به لب رسیده بود." در چنین حالتی بود که مؤمنان در معرض آزمایش قرار گرفتند و به تعبیر قرآن "تکان سختی خوردند."
(وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِیدًا) در این هنگام، مسلمانان دو دسته شدند: «کسانی که دلهایشان مریض بود، اینها گفتند که پیغمبر به ما راست نگفت، گفت شما پیروز میشوید؛ بفرما! لشکر دشمن آمده و دارد میآید، پدر ما را در میآورند. یعنی یأس و ناامیدی و خودکمبینیِ در مقابل دشمن و یک گرایش قلبی پنهان به دشمن در آنها وجود داشت؛ امّا عدّهی دیگر که اکثریّت بودند گفتند نه، قضیّه اینجوری نیست، هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه؛ این دشمنی را قبلاً خدا و پیغمبر به ما گفته بودند؛ گفته بودند که شما وقتی وارد این میدان شدید، همهی عوامل کفر و استکبار با شما دشمنی میکنند... یعنی آمدن دشمن و حملهی دشمن، به جای اینکه روحیّهی اینها را تضعیف کند... ایمانشان را تقویت کرد ۹۵/۴/۱۲» اینگونه بود که «سنت الهی» نیز به کمک مسلمانان آمد و پیروزی را رقم زد: "در آن هنگام که لشکرهای (عظیمی) به سراغ شما آمدند، ما باد و طوفان سختی بر آنها فرستادیم و لشکریانی که آنها را نمیدیدید. (و به این وسیله آنها را در هم شکستیم)"
جنگ احزاب جدید
«در مقام مقایسه، اگر بخواهیم جبههی امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی را در صدر اسلام مشابهسازی بکنیم، میشود جنگ احزاب. ۹۵/۴/۱۲» یعنی «ما با یک جبههی دشمن که جبههی استکبار و دنبالهها و حواشیاش است، درگیریم... محورش آمریکا و صهیونیسم است، دنبالهها و آویزهها و حاشیههایش هم بعضی از این قدرتها و نیمهقدرتهای موجودی هستند که مشاهده میکنید. ۹۵/۲/۱» در این جنگ احزاب جدید هم مانند جنگ احزاب صدر اسلام، «اوّلین آماج آنها... اصل نظام اسلامی است. ۹۵/۴/۱۲»
جرج فریدمن، مسئول مرکز راهبردی استراتفور آمریکا چند سال پیش گفته بود: "مشکل ما با ایران بر سر فعالیت هستهای این کشور نیست، بلکه مشکل آن است که ایران نشان داده است نه فقط بدون حمایت آمریکا، بلکه در حال درگیری با آمریکا نیز میتوان بزرگترین قدرت تکنولوژیک و نظامی منطقه بود. این پدیده ایران را به یک الگو برای کشورهای اسلامی تبدیل کرده است و بهار عربی (بیداری اسلامی) را در پی داشته است."
البته باید دانست که این جنگ، جنگی نظامی یا فیزیکی نیست. اساسا «دشمن چند جور حمله میکند: یک جور حملههای سخت است... این را دشمن تجربه کرد و شکست خورد... مرحلهی دیگری از مقابله و معارضهی آنها، عبارت بود از حملهی نرم. حملهی نرم یک نوعش همین چیزهایی است که مشاهده کردید: تحریم اقتصادی، تبلیغات اغواگر و امثال اینها.
اینها کارهایی است که دشمن از روز اوّل شروع کرد و ادامه داد؛ به خیال خودشان تحریمهای فلجکنندهای را نسبت به جمهوری اسلامی اعمال کردند؛ این هم اثر نکرد... آنچه در مرحلهی سوّم دارد انجام میگیرد جنگ نرم از نوع دیگر است؛ این است که خیلی خطرناک است... و آن عبارت است از نفوذ در مراکز تصمیمسازی و تصمیمگیری؛ آن عبارت است از نفوذ برای تغییر باورهای مردم... در یک کلمه: تلاش در این جنگ نرم، زمینهسازی برای تهی شدن نظام از عناصر قدرت است. ۹۵/۳/۶»
راه پیروزی
اما راهکار برونرفت و پیروزی در این جنگ احزاب جدید چیست؟ با توجه به بیانات امام جامعه در چند ماه اخیر، و توجه ایشان به دو موضوع «معنویت» و «انقلابیگری»، به نظر میرسد راهکار پیروزی، ایجاد همان شاخصههایی است که امام خامنهای (مدظلهالعالی) در بیانات خود در سالگرد رحلت امام خمینی، بهعنوان «سه عنصر اصلی شخصیت امام» برشمردند: «مؤمنِ متعبّدِ انقلابی». «ما امام را با صفات متعدّدی همواره توصیف میکنیم امّا این صفت -که ما کمتر امام را با آن توصیف کردهایم- یک صفت جامع است؛ مؤمن است، متعبّد است، انقلابی است. ۹۵/۳/۱۴» جریان حزبالله و جامعه مومن و انقلابی باید بتواند هم در «خودسازی» و هم در «دگرسازی» این سه عنصر را با هم تقویت و لحاظ کند. باید «مؤمن» باشد چراکه «وقتی انسان مؤمن شد و دل او باور کرد، آنوقت... در میدان جنگ هم، مثل یک گلولهی آتش، در دل هدف مینشیند. ۹۵/۴/۱۲» «متعبد» باشد چراکه «هرچه جوانان و دانشجویان دارای تعبّد و تدیّن بیشتر باشند، عمل، رفتار و فکر آنها از آسیب کمتری برخوردار خواهد بود. ۸۸/۶/۸» آنها که در میدان امتحان جنگ احزاب، دلهایشان مریض شد و جزو گروه اول شده و دچار ریزش شدند نیز فاقد این عنصر بودند. اما این دو کافی نیست، «انقلابی بودن» هم شرط است. «البته انقلابیگری برخلاف نظر و تبلیغ برخیها، تندروی نیست بلکه انقلابیگری یعنی عادلانه، خردمندانه، دقیق، دلسوزانه، منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل کردن ۹۵/۴/۹» . با مجموع این سه عنصر است که جریان حزبالله میتواند در جنگ احزاب جدید به پیروزی دست یابد. «هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ».
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.